۱۳۹۲ مرداد ۱۴, دوشنبه

جنگ دونفر

دونفرداشتند جنگ می کردند،مردم هم دورشان حلقه زده بود ،مردم طوری یکی را محکم می گرفتند که برای آن یکی دیگری فرصتی پیدامی شد که چندمشت نثاردیگری بکند.بعدا فهمیدم که آن نفری را که مردم تقریبا آزادمی گذاشتند که بزند ،بچه سلطان علی یکی ازسرمایه داران بزرگ بامیان است.و آن یکی دیگرکه حتماازمردم عادی و غریب است . ولی به راستی چرا مردم همیشه این طور خوش خدمتی به سرمایه داران و به اصطلاح پولداران میکنند .و آن که غریب هست همه وقت و همه جا مورد ملامت قرارمیگیرد.ازکجا معلوم که حق با آن غریب نباشد؟ و آیا کسی دراین بین توانست بفهمد که حق با چه کسی هست؟ مگر دادن حق و یا تقسیم عدالت برای پولدار و یا غریب فرق دارد؟؟ درعجبم که سرنوشت این مملکت با این گونه مردمانش و این گونه طرزفکرکردنهایشان به کجا خواهد رسید؟؟ والله اعلم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر