۱۳۹۲ دی ۱۰, سه‌شنبه

اولین روزسال 2014

سال نو 2014 را به شما و تمام ملت عزیزافغانستان تبریک می گویم . و ازخداوندمنان می خواهم این سال را سالی نیکو همراه با صلح  و آرامی برای مردم و کشورمان ،قراردهد. دراین سال خیلی دلم میخواهد که یک کارخوب مثلا درکابل یا مزارداشته باشم و بامیان را ترک کنم. البته این خواسته من فقط به خاطرپیشرفت زیادتربرای خودم بود و هیچ معنای د یگری ندارد. راستش می خواهم یک پلان خوب و درست و حسابی برای خودم درطول یک سال آینده درست کنم تا بتوانم به خوبی ازفرصت ها ی پیش آمده ،استفاده کنم.

آخرین روزسال

امروز آخرین روزسال است . می خواهم بدیها وخوبی هایی را که دراین سال داشتم باشما شریک سازم. بزرگترین موفقیت راه یابی به تحصیلات عالی (دانشگاه) بود .راستش من موفق نشد م که به تحصیلا ت خود ادامه بدهم . تا کلاس هشتم درایران درس خواندم و بعدش آمدیم افغانستان. دراین جا هم که به فکرنان وآبی بودیم و یک درجن خواهر وبرادر ازخودم کوچک تر.ولی جای خوشحالی است که ازهمین الان شروع کردم به درس خواندن. شاید هم این مثالی که مردم می گویند که ماهی را هروقت ازآب بگیری ،تازه است، راست باشد. ازاین بابت خیلی خوشحالم.  دومین موفقیتم توانستم خانه ای هرچند گلی دربامیان بسازم  که الان هم درآن زندگی میکنم. این اولین خانه ای است که فقط و فقط متعلق به خودم است . منظورم این است که خانه پدری نیست ، زمین خالی هم نیست . راستش این اولین خانه ای است که درعمرم صاحب آن هستم. البته یکی دوتا زمین داریم ولی چیزی که بشود به آن خانه گفت ،نداشتم تاحال. که حالا دارم.

۱۳۹۲ دی ۸, یکشنبه

چاک شدن سرک قیردربامیان

هوا ی شهر بودا سرد سرد ولی کم کم نور آفتاب پیکر بودا را گرم می کند. دوستانی که یکی دوروزگذشته ازولسوالیهای بامیان آمده اند ،می گویند به خاطرسردی بیش ازحد،سرک قیریکولنگ به بامیان ازچندین جای خود درز (چاک) شده است.این چا ک شدن به خاطر همان انبساط و انقباظ که درزیر پوسته سرک انجام می یابد ،صورت گرفته است. به این صورت ما نباید درسرتاسراین ولایت سردسیر،شاهد سرک قیرسالم و آباد باشیم.که این هم ازنوع خود مصیبت دیگری است که برمردم این ولایت وارد می گردد.

یخ زدن سرکها

امروز برفی هم خلاص شد. ولی نه برف زیاد . همانقدر که سرکهایخ زده شدند و به علت سردی بیش ازحداینجا، خطرناک بودن سرکها برای چند روز متوالی ،خواهد ماند. ولی این دردی که ازسوزن پیچکاری که بردستم زدند ،دارد دیوانه ام میکند. امیدوارم به زودی خوب خوب شوم.

۱۳۹۲ دی ۵, پنجشنبه

چند مطلب

یک چند مطلبی درباره مریضی این جانب که ازهمان کابل رفتنم مان ،عاید حالم گردید، می خواهم بنویسم. این که خلاصه دراین سه یا چهارروزگذشته علاوه براین که نزدیک بود حضرت عزراییل را دیدارکنیم ،درد رنج زیادی را متقبل شدم،یک چند جایی ازبدنمان هم بخاطر سوزن و سیروم سوراخ سوراخ شد  یک بار 1210 افغانی و دفعه دیگه مبلغ 500 افغانی دوا خریدم تا به اصطلاح صحت یاب شوم ولی کو صحت که نصیب ما شود. به گفته مردم شاید هم کورخواندیم. ولی جای شکرش باقی است که این مبلغ را می توانیم ازدفتربگیریم. این مطلب را به طور یک تذکر هم نوشتم که شما هم اگریک وقتی هوس کردین ازبامیان به کابل و یا ازکابل به بامیان آمدین، ازاین هوتل هایی که دربین این راه هست ،هیچ وقت غدانخورید. دو تا کیک یا بیسکویت به همراه یک نوشابه صدهزارمرتبه بهترازاین کبابی بود که ما خوردیم. همیشه این گپ ها را شنیده بود که مردم میگفتند که غدای هوتل خوب نیست ولی من همیشه به اصطلاح شکم سیرنان هوتل را میخوردم ، عین خیالمان هم نبود ولی این دفعه حس کردم که یک پنج کیلویی ازوزنمان که همیشه درآروزی چاق شدن بودم، کم شد. و درد و عدابش هم به جای خودش. 

مرگ کلاشینکوف

میخاییل کلاشینکوف ،سازنده سلاح کلاشینکوف ازجمهوری روسیه درسن 94 سالگی درگذشت. من می گویم خوب شد که او درگذشت،به گفته کلانهای ما ،الهی دگورخو نکنه،که صدها هزار نفر شاید هم میلیونها نفر ازسلاح دست ساخته این آدم ازبین رفتند.ازقول او گفته شده است که کاش یک ماشین چمن روبی به جای سلاح کلاشینکوف اختراع کرده بودم. 

۱۳۹۲ دی ۳, سه‌شنبه

به باد رفتن خوشیها

چند روزی رادرکابل خوب وخوش گذراندیم  ولی این کبابی  که دربین راه خوردیم تما م آن خوشیها را به باد داد که هیچ، آنقدرحالم خراب است که حوصله پشت کامپیوترنشستن راهم ندارم. وگرنه میخواستم ازکابل حرفهایی داشته باشم. 

۱۳۹۲ آذر ۲۸, پنجشنبه

پیش به سوی کابل

پیش به سوی کابل، فردا صبح می خواهم کابل بروم انشاءالله اگر خدا بخواهد. ازنوروز تا حالا کابل نرفته ام. 

۱۳۹۲ آذر ۲۷, چهارشنبه

مکالمه تلفنی

دارم به یک مکالمه تلفنی گوش میکنم که بین یک خانم و یک حاج آقا صورت گرفته است. نمی دانم تا چه اندازه این مکالمه راست است یا دروغ ؟ ولی آن طورکه گفته می شود،این آخوند یکی ازآخوند های دینی هزاره واقع دریکی ازمدرسه های دینی کابل هست. دراین مکالمه خانم بسیار عشوه کنان و به لحن ایرانی غلیظ صحبت میکند و حاج آقا هم دهان به یاوه گویی بازمی کند. لعنت به این طور آخوندها که دلشان ازهرچه سیاهی است سیاه تر است .و به نام اسلام بدترین ضربه را به اسلام ،وارد میکنند. دلم ازهرچه ملا و دین است بدم آمد. 

۱۳۹۲ آذر ۲۵, دوشنبه

فعال کردن کاربر تویتر

دیروز بعدازمدتهای طویلی بالاخره توانستم که تویترخودم را درست کنم. تقریبا ازیک سال پیش ، کاربر تویتر داشتم ولی به علت استفاده نکردن ازآن ، بسته شده بود. ازاین بابت خیلی خوشحالم مخصوصآ ازوقتیکه ورکشاپ یک روزه ای را به همین خاطرپشت سرگذراندم. دوستانی که مایل باشند مار ا درتویتر دنبال کنند به این آدرس مراجعه کنند  alimehraeen
کوششم براین است که چند وقتی بطور امتحان هم که شده درتویتر زیادتر بنویسم ببینم که چی ازآب درمیاد و یا به قول معروف می خواهم امتحانش کنم. امیدوارم که نتواند مرا ازوبلاگم که خیلی خیلی زیاد دوستش دارم، دورم کند. 

۱۳۹۲ آذر ۲۴, یکشنبه

لت وکوب استاد دردانشگاه بامیان

اخیرا شنیدم که محصلین یکی ازصنف ها،در دانشگاه بامیان ،به صورت دسته جمعی اقدام به لت کوب یکی ازاستادهایشان کرده اند . شاگردان گفته اند که استاد مذکور بسیارسخت گیربوده و برای 5 دقیقه تاخیر هم شاگردان راازامتحان محروم کرده ا ست.  شاگردان می افزایند که این استاد که تا حال بطور قراردادی کارمیکند تعداد زیادی ازشاگردان را ازیک مضمون ،بطور حق و نا حق ،چانس داده است. البته ازجزیبات دقیق این حادثه ،اطلاع زیادی دردسترس نیست. 

۱۳۹۲ آذر ۲۳, شنبه

و بازهم خشونتی ازنوع جنون آن

 به نقل ازرسانه ها، مردی دریکی ازولسوالی های هرات، بینی و لب بالایی زن سی ساله خود را توسط چاقو برید. گفته شده است که این مرد معتاد به موادمخدربوده است و زمانی که ازخانمش تقاضای فروختن طلاهایش را می کندو با امتناع زن روبرو میشود ابتدا با سنگ به سر خانم می زندو زمانیکه خانم بیهوش  می شود، با جاقو بینی و لب بالایی اور ا درپیش چشم چهار فرزندش ، می برد.
.شوهر خانم ستاره، فراری است اما پلیس هرات گفته که تلاش برای یافتن و بازداشت او آغاز شده است. دقیق یادم نیست دریک خبردیگر، شب گذشته کدام رسانه گفت که عده ای درولایت بغلان ، به یک دخترتجاوزگروهی کردند. اینها همه مشت نمونه خروار است که به حق این طایفه مظلوم می شود. و ما وشما فقط شاهد هستیم و دولتمردان ما آن هم گهگاهی این طوروقایع را محکوم می کنند.

هفتمین دور فارغان دانشگاه بامیان

دیروز شنبه 14 دسامبر2013 به تعداد 358 تن ازدانشجویان دانشگاه بامیان، محفل فراغت شان را، جشن گرفتند. این محصلین از4 دانشکده زراعت  ومالداری،علوم اجتماعی،زمین شناسی،و تعلیم و تربیه فارغ التحصیل شدند.که ازاین جمله 55 تن آنان را دختران تشکیل می دهند.این هفتمین دورازفارغین است که دانشگاه بامیان ،تحویل جامعه می دهد.دوستان عزیزمان محترمان ،عبدالله شایگان وعبدالطیف عظیمی ،درمیان این فارغین بودند که این موفقیت شان رابرایشان تبریک گفته و ازخداوند منان، توفیقات روزافزونی برایشان خواهانیم.
عکسهااز جواد کیا و با اجازه ایشان
دوتن ازخواهران فارغ التحصیل شده

فارغین باانداختن کلاه هایشان به هوا،خوشحالی شان را به نمایش می گدارند

عبدالله شایگان و دیگردوستان درحال تبریک دادن و عکس گرفتن

جوان موفق،عبدالطیف عظیمی

۱۳۹۲ آذر ۲۱, پنجشنبه

اختراع ماشین اسکواتور

نوجوان ده ساله ای به نام حسین داد ازقریه سیرآب دره زیبای کالوی بامیان که یک پایه ماشین اسکواتور،درست کرده است. دراین آدرس شما می توانید اسکواتوری را که این نوجوان مبتکر و مخترع درست کرده است را،ببینید.
 https://www.facebook.com/photo.php?v=773161382710697
وبه او آفرین بگویید که او تشویق شود و درآینده به چیزهای بزرگتری بیاندیشد .اوازسرنج آمپور درساخت این اسکواتور ، استفاده کرده است. درمصاحبه ای که با این نوجوان شده است ،وی گفته است که اوتاحال موتورسایکل هم درست کرده است . او گفت ،می خواهد یک هواپیمای بدون سرنشین هم درست کند. به این کلیپ و این جوان با هوش حتما ببینید و به آینده این نوجوان محروم ،دعا کنید 

۱۳۹۲ آذر ۲۰, چهارشنبه

چهارمین سالروزبابه علی یار


چهارمین سالروزوفات اسطوره مقاومت و آشنای همیشگی کوههای بابا و یار ویاورهمیشگی بابه مزاری ، مردی به عظمت هندوکش محترم قوماندان بابه علی یار رابه خانواده محترم به ویژه به استاد صادق علی یارو برادرانش وبه همه هموطنان عزیزم و بخصوص بامیانیهای همیشه درسنگر و دوست بابه علی یار، تسلیت عرض میکنم.امیدوارم خدواند بزرگ فردوس برین را جایش قراردهد . و به بازماندگانشان ،صبرعطا فرماید.آمین

۱۳۹۲ آذر ۱۹, سه‌شنبه

دومین برف درشهربودا

امروز برف زیبایی،شهربودارا غرق درسپیدی کرد. روزیکه برف ببارد برای من خیلی سخت است . اول که باید تمام برف ها ی بامها و پیش روی خانه را پا ک کنم.دوم این که بخاطربرف باری باید پیاده به طرف دفتربروم. وسوم این که به دفترهم سروقت نمی رسم. و بعد ازاین که دفتررسیدم کمردردشدیدی مرا دچارمی شود که همین الان هم دارم کمر م را مالش می دهم  که کمی نرم شود. ولی بازهم جای شکرش باقیست که فرزندانم بزرگ شده اند و مثل ا مروز مادرشان طوری برنامه ریزی کرد که من اصلا دست به هیچ برفی نزدم. برای پسر بزرگم که 13 ساله است ،دستورداده شد که برود پشت بام وبرفهایش را پایین بیندازد.و جارویی بدست پسر دیگرم که 9 ساله است،  داد و گفت تو برو اطراف حویلی را جارو بکن. با خود فکرمیکنم که من یکی ازبنده گان خوب خداهستم بخاطریکه خداجان ،فرزندانی زیادی برایم اعطا کرده است . و این فرزندان هرکدام به نوبه خود درکارهای خانه هم به مادرشان و هم به من کمکهای زیادی میکنند. خدایا ممنونم ...

زن میانسال و شجاعی درمیان داوطلبین کانکور دربامیان


این عکس جالب را ازفیس بوک گرفتم و گفتم باشما شریک بسازم. البته نمی دانم که این خانم نسبتا کهنسال ،ازفارغین صنف 12 می باشد که برای سپری کردن امتحان کانکور آمده است یانه ؟ ولی اگر برای کانکورآمده باشد یا فرض کنیم که دخترش را آورده باشد ،بازهم فرق زیادی نمیکند و چنانچه ازعکس معلوم می شود ،ایشان یکی ازفارغین می باشد که بعدازسپری کردن امتحان کانکور درحال خارج شدن ازصحن دانشگاه جدید بامیان ،است. می خواستم بگویم مردمی که ازهرگونه کمک های دولتی و یا خارجی محروم وازدست تبعیض رنج می برندوهم چنین ولایت شان به عنوان یک ولایت درجه سه به حساب می آید، این آخرین فداکاری یا ایثاری است که می توانند برای کودکان آینده خود به ارث بگذارند و فرداها ،ازخجالت این که کاری برایشان نتوانستیم انجام بدهیم ، سرمان پایین نباشد. کجاست آنانی که می گویند چرا فلان ولایت این قدرداوطلبین کانکور زیاد دارد و یا آنانی که برسر می پرورانند که کانکوررا سهمیه بندی می نماییم. ازدیدن این عکس خیلی خیلی خوشحال شدم و به فردای این مردم امیدوارتر....زنده باد قلم و آزادی.....

کسب مقام فاسدترین کشوردنیا برای دومین سال پی درپی

امسال هم توانستیم عنوان فاسد ترین کشوردنیا را بعد ازکشورکره شمالی و یک کشوردیگر،ازآن خود نماییم. که این افتخاربزرگ حاصل زحمات جناب کرزی و کابینه سر تابه پا فسادشان است. که وطن مارا خوش نام ساختند. دراین روزها زمزمه هایی به گوش می رسد که جناب عالی (کرزی)تازه به فکرافتاده اند و کمیسیونی به خاطرمبارزه با فساد ،ترتیب داده اند. که ببینیم این قصه به کجاها خواهد رسید.

۱۳۹۲ آذر ۱۶, شنبه

مرگ نلسون ماندلا


نلسون ماندلا ،ریس جمهور پیشین آفریقای جنوبی درگذشت.نلسون ماندلا که  رهبرجنیش ضدآپارتاید(مبارزه با تبعیض نژادی) و برنده صلح نوبل بود درروزپنج شنبه درسن 95 سالگی درآفریقای جنوبی بدرودحیات گفت.ماندلا اولین رئیس جمهوری سیاه پوست آفریقای جنوبی بود که به مدت ۵ سال این سمت را بر عهده داشت و بسیاری او را پدر آفریقای جنوبی می‌دانند.اومدت 27 سال را درزندان سپری کردوبعد ازرهایی اززندان با فعالیت هاییش توانست به پست ریاست جمهوری برسد. قراراست که جسد وی به طرزباشکوهی درروزهای آینده ،تدفین شود. که دولت آفریقای جنوبی درحال برگزاری این مراسم می باشد.ازخداوند بزرگ می خواهم روح اورا آرام نگه دارد و گناهانش را ببخشد.، و ای کاش ما هم مثل نلسون ماندلا ویا گاندی یکی می داشتیم که بربدن تکه تکه و زخمی وطنمان، مرهمی می آورد و فردای آینده به او افتخارمیکردیم.  کاش یکی می بود،مرد می بود

امتحان کانکوردربامیان

دراین روزها هزاران دختر وپسر فارغین صنف دوازده ازمکاتب سرتاسر ولایت بامیان به شهربامیان آمده اند ، تا امتحان کانکورسال 1392 راسپری نمایند. که ما هم پذیرای پنج شش نفری ازاین طیف، درخانه مان هستیم. روزجمعه که کارت  ورود به صحنه امتحان را میدادند، به داننشگاه قدیمی بامیان به همرای مهمانها رفتم. ازآنجا مارابه دانشگاه بالا یا جدید که فاصله زیادی با دانشگاه قدیم دارد،راهنمایی کردند، رفتیم . صحن دانشگاه زیادتربه بازارمندوی شهرمزارشریف که هرچیز درآنجا پیدامی شود و ازشلوغی خاصی برخوردار است ، می ماند. شاگردان ازهرکجا بالهجه های متفاوت ،لباس ها ی متفاوت ، قیافه های متفاوت ولی بشاش و امیدوار وهم چنین همکاری خوب استادان دانشگاه بامیان را به خوبی می توان دید و به فردای این مردم ،امیدوارشد.تعداد داوطلبین را آن طوری که من تخمین زدم شاید چیزی بالاتراز 4000 نفرباشد.مردمان زیادی ازاین فرصت به نفع شخصی شان استفاده می  کنند. مثلا بعضی ها با موترهای شخصی شان ،مسافرکشی میکنند. کاروبار هوتل ها ومسافرخانه ها ،که بسان همه سال دراین طورروزها بسی داغ داغ است. صف های نانوایی ها ، طویل شده اند.و سرک ها و جاده ها ازشلوغی خاصی برخورداراست.گفته می توانم که با آمدن این مهمانان به شهر کوچک بامیان ،مثل این است که درشهرکابل درآستانه روزهای برگزاری لویه جرگه عنعنوی باشی. امتحان کانکورقراراست امروز یک شنبه 8 دسامبر 2013 درپنج موقعیت ،دانشگاه قدیم ،دانشگاه جدید ، لیسه ذکورمرکزبامیان ،لیسه دخترانه سیدآبادو دارالمعلمین بامیان برگزارشود. شاگردان که این همه مصرف  پول و مشقت رنج وسفر را به جان می خرند و خودرا دراین  هوای سرد،مسافرمیکنند، امیدوارم که بتوانند ازاین فرصت پیش آمده به بهترین وجه ممکنه استفاده کنند و آینده خوبی را برای خودو مردمش،رقم بزنند.و به تحصیلا ت عالی دلخواه شان ،راه پیدا کنند . تاباشد که ازاین طریق هم به خود هم به هموطنان عزیزخود ،مظهرخدمت واقع شوند. آمین.

۱۳۹۲ آذر ۱۲, سه‌شنبه

هزاره جات وبهترین امنیت

دیروزمسول دفترما بعد  ازسفرتقریبا یک هفته ای بازگشت. او وهمکارخانمش اهل آمریکاهستند. او با آن زن خارجی و یکی ازکارمندان داخلی و یک دریورو یک موتر، ازیک هفته قبل جهت یک سروی آماری به ولایت دایکندی رفته بودندکه مع الخیر به دفتربازگشتند. بسی خوشحالم که آنهابعد ازختم کارشان به خوبی و خوشی پس آمدند. راستش کمی نگران بودم که نکند که خدای ناکرده یکی پید ا شود که بخواهد آنها را اختطاف کند ویاتهدیدشان کند. نگران به خاطراین نبودم که آنها ازمسولین دفترمان است و یا ریسم است نه . بلکه به این خاطر،که آنها شاید درآینده های نزدیک اقدام به احداث دفتر ساحوی درولایت متذکره کنند. مثلا اگرکسی پید ا می شد که با آنها مخالفت می کردو یا آنها را نظیراختطافی چیزی می کرد، معلوم است که آنها هم ازبازکردن دفتربه آنجا،صرف نظرمی کردند و این مردم بدبخت آنجا بودند که بزگترین ضربه رابازمی خوردند. مثال واضحی که می توانم برای شما بدهم ،ولسوالی کهمرد ولایت بامیان است که گهگاهی یکی پیداشده و راه را برمسافرانی که به طرف مزار می رفتند ،گرفته و مال ومنال ناچیزی را یه یغما برده و حالا نام تما م این  ولسوالی بدشده ،طوریکه هیچ دفترو یا ارگانی حاضر نیست به آن ولسوالی رفته و فعالیت داشته باشند. که این خود بزرگترین ضربه به این مردم است . ازاین بابت ازمردم خود خوشحالم که اگر این مردم  فقیرهستند، ویا اگردورافتاده هستند ، ولی بزرگترین و بهترین نعمت که همانا امنیت هست دراین منطقه به بهترین شکلش ،وجوددارد.فرض کنیم که اگر این امنیت هم دراین منطقه نباشد ،این همه دفاترخارجی و داخلی که مشغول خدمت به مردم هستند، وجودنمی داشت و چه بسیا رمردمی که درپست های مختلف اعم ازکارمند بالا رتبه گرفته یا کلینروگاردودریوردراین دفاترمصروف کارهستند وامرارمعاش میکنند. یک ولایت درجه سه وقتی که ازنظردولت تقریبا فراموش شده است، این کمک های هرچند شایدهم کم دفاتربین المللی، برای مردم تاثیربه سزایی دارد.

گزارش بی بی سی و خبری ازسوریه

دیشب به گزارشی که ازرادیو بی بی سی، توسط ببرک احساس ،تهیه شده بود ،گوش میدادم. درباره کشته شدن شیعیان درپاکستان و علل وعلتهای آن بود .  دربخشی ازگزارش مصاحبه هایی با خانواده های شیعه ای که عضوی ازخانواده شان را دراین خشونت ها ازدست داده بودند، شده بود که درجایی مادری که چهارفرزندجوانش را درهمین دسته ازحملات ازدست داده بود، باحالتی گریان گفت من چهارفرزندجوانم را ازدست داده ام و قتی که انفجارشدو آنجا رفتم با جنازه های بچه های خودروبروشدم وفقط آنهارا توانستم ببوسم. وحالاهم که بچه های ما وقتی که به سن هشت یا ده ساله می رسند ازما می پرسند پس ما چی وقت کشته می شویم و هم چنین می پرسند که آنها چرامارا میکشند؟هرلحظه باترس و واهمه منتظرکشته شدن هستند. و دربخش تقریبا آخرهمین مصاحبه ،مصاحبه ای با یکی ازفرماندهان و یا رهبران فرقه های تندروبه اصطلاح اسلامی شده بود که همین شخص میگفت. ما بامردم شیعه درپاکستان کاری نداریم آنها هم باشنده گان پاکستان هستند و می توانند آزادانه زندگی کنند.اما به شرط این که آنها خود را مسلمان نگویند . وقتی که آنها خودرا مسلمان می گویند ما هم آنها رامی کشیم. وامروز علی الرغم کنجکاوی سری به گوگل و ازآن هم خبرهایی ازجنگهای سوریه به این مطلب برخوردم.و به کلی ازمسلمان بودنم به گفتی کابلی ها،سیاه شد.این چه مسلمانی است که ماداریم.سالها جنگ بی پایان درفلسطین، بیش ازسی سال جننگ درافغانستان، جنگهای فرقه ای درپاکستان که دراین اواخربرشدت آن افزوده شده است. و بهار عربی که شدیدترین وضع آن رادرسوریه می توانیم ببینیم. درخبرپایین گفته شده است که درکنارمخالفان سوریه ازبیش از80 ملیت خارجی حضوردارند ومی جنگند. ازهمین افغانستان یک گروه به حمایت ازبشاراسد و گروه ویا حزبی دیگربه حمایت ازمخالفان ،سربازمی فرستند که به نقل ازآقا وخانم خبرنگاری که به تازگی ازسوریه موفق شدند فرارکنند، درهردوسوی خط جنگ درسوریه ،سربازان افغان دیده می شوند.
خانه ای که زمانی درآن آسایشی داشتند




به گزارش نما؛ به نقل از پايگاه اينترنتي اشرف نيوز، بر اساس گزارش‌ها از آغاز بحران در سوريه 6113 تبعه خارجي با 80 مليت مختلف  در سوريه در کنار مخالفان سوريه  با نظام حاکم در اين کشور جنگيده و به هلاکت رسیده‌اند. 

۱۳۹۲ آذر ۱۰, یکشنبه

اولین برف دربامیان

برف سفید، امروز چهره بامیان را زیبا ترازپیش کرد. بارش برف که ازپاسی ازشب گذشته ادامه داشت، تا حال هم به صورت خفیف ادامه دارد. ضخامت این برف تا این دم تقریبا به 10 سانتی متر می رسد. من مانده بودم که چگونه خود را به دفتربرسانم . من و همکارم که تقریبا هرد و تنبل هستیم مخصوصا دراین طورروزهای برفی ، به یکی ازهمکاران دیگرکه موترشخصی دارد ،زنگ زدیم و با او هماهنگی کرده و خودرا اندرون موتربدون چین (زنجیرچرخ) یافتیم. این گونه شد که حالا دردفترمقیم هستیم. ازآنجاییکه تازه صاحب خانه شدیم ، خانم جان امر فرمودند که امروزیک پارو بخر.چراکه زمستان بامیان تقریبا زیاد برف می زند بخاطرپارو، درب خانه کدام همسایه را هرروز بزنیم ؟ که بنده هم با جان ودل قبول کردیم..

مسابقه دوش دربامیان

مسابقه دوش دربامیان برگزارشد. دراین مسابقه دوش که به مناسبت روزصحت درروزجمعه برگزارشده بود تعداد زیادی ازپسران جوان و نوجوان بامیانی ،اشتراک کرده بودند. آنها ازاول میدان هوایی بامیان الی  بت های عظیم بامیان دویدند. وبه نفرات اول تا سوم جایزه داده شد. این مسابقه ازطرف دفترآغاخان دربامیان تهیه وترتیب شده بود. این هم عکسی که ازفیس بوک نصیبمان شد.

نقش جوانان درپروسه انتخابات

روزجمعه گذشته درمحفلی که درهوتل کاروان سرای بامیان ،برگزارشده بود ،رفتم. داکترذاکرحسین ارشاد ، استاد دردانشگاه ابن سینا درکابل و تحلیلگر سیاسی و داکترعبدالکریم سروش ، استاد دانشگاه افغان آمریکان درکابل و امیرفولادی هیتت سه نفری بودن که ازکابل آمده بودند . محفل که درآن تقریبا صد و پنجاه نفر ازمحصلین  وفعالان جامعه مدنی بامیان،اشتراک داشتند، ساعت 02:45 بعد ازظهرشروع شد.ابتدا استاد ذاکرحسین ارشاد و بعدا استاد عبدالکریم سروش سخنرانی خود را که موضوع آن نقش محصلین و جوانان درپروسه انتخابات بود، ایراد کردند.وقت زیاد ندارم که با تمام جزیاتش برای شما بگویم ولی همین قدر میگویم که آنها تقریبا حمایت صدفیصدی خود را ازکاندیداتوری جناب محترم زلمی رسول که معاون ایشان محترم خانم حبیبه سرابی والی اسبق بامیان هستند ، اعلان کردند و خطاب به محصلین هم گفتند که شما هم فکرتان را بکنید وعاقلانه رای بدهید. آنها بیشتر روی سهم گیری هر چه بیشتر محصلین و جوانان و تغییر درپروسه انتخابات را توسط این دوقشر ،را شعاراساسی خود درست کرده بودند.فردا انشاءالله با جزیبات بیشتر به ادامه بحث خواهم پرداخت........