۱۳۹۳ خرداد ۷, چهارشنبه

کوریا برای بامیان موزیم می سازد


مقام های محلی در ولایت بامیان در مرکز کشور از آغاز کار ساخت یک موزیم در آینده نزدیک در این ولایت خبر دادند.

آنان می گویند که این موزیم با هزینه بیش از پنج میلیون دالر از کمک های کشور کوریا در سه سال آینده ساخته می شود.
کبیر دادرس، رئیس اطلاعات و فرهنگ بامیان به خبرگزاری بخدی گفت:"با وجودیکه ساخت یک موزیم معیاری در بامیان، نزدیک به بیست میلیون دالر امریکایی هزینه بر می دارد، با آنهم بر اثر تلاش های این نهاد و وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، کشور کوریا حاضر شده تا برای ساخت یک موزیم و خانه فرهنگی در بامیان، 5.4 میلیون دالر امریکایی کمک کند."
دادرس افزود که کار ساخت این موزیم و خانه فرهنگی در بامیان، در سال جاری آغاز می شود و تا سه سال آینده تکمیل خواهد شد.
بامیان از ولایت های باستانی در مرکز کشور است که.............. برای ادامه مطلب، لینک زیررا بازکنید


http://bokhdinews.com/rebuild/16942-کوریا-برای-بامیان-موزیم-می-سازد

حق به حق داررسید


روح الله نيكپا چهره محبوب ورزش كشورمان و دارنده دو مدال المپیک جهانی موفق شد تا در چهار چوب مسابقات قهرمانی آسیا بازي اول كشور عراق را ١٢- ٠ شكست دهد، در بازي دوم بازيكن كويت را ١٣- ٨ از سر راه بردارد، در بازي سوم ١٣- ٨ موفق به شكست بازيكن فليپين گرديد و بازي چهارم يا سيمي فاينل را به ايران واگذار نموده و موفق به كسب مدال برنز اين دوره از مسابقات گرديد.
برای همه مان مبارک باد!

دل دیوانه ا م،دیوانگی یارمی خواهد

این شعرزیبا را ازفیس بوک گرفته ام که نمی دانم شاعرش کیست ولی خوب ازدل پردرد گفته است.تقدیم می کنم به همه شهدای راه آزادی وعدالت مخصوصآ استادبزرگ عبدالعلی مزاری ویارانش همچون، شفیع ونصیروذوالفقاروقمبرویاران دیگرشان که مردانه زیستند.یادشان گرامی .....

دل دیوانه ام ، دیوانگی یارمی خواهد            شفیع وذوالفقاروقمبربسیارمی خواهد
به جای این همه آدم ،که ازتدبیرمی گویند       نصیروداوود ومردان اهل دارمی خواهد
دل دیوانه ام،ازبامیان وغزنه تاکابل              حمید،قهرمان سنگرافشارمی خواهد
وطن آبستن دیوانگی گردیده میدانی؟     که این دارالجنون،درهرقدم یک کارمی خواهد
دراین د ارالجنون، آن سرکه می گرددجدا    ازتن جواب حاضرومردانه و سرشارمی خواهد
توازآب وگل وآیینه وازعشق می گویی       واودرپای طفلانت هزاران خارمی خواهد
توصدهاگل به طرح خنده ی اومی کنی هدیه        واوبرجان ومالت،هدیه ی بادارمی خواهد
پس ازاین منطق دیوانگی ،بایدوگرنه باز     برای یک سرآماده صدرگبار می خواهد
برای یک سرآماده صدرگبار؟ باورکن چنین دیوانگی    کی منطق هوشیارمی خواهد

درگیری دو قوماندان «مجاهد» بر سر بچه بازی 7 نفر کشته


کابوس انحطاط و سقوط اخلاقی درشمال/ افغانستان تشنه ی تغییر است؛ نه سازش با وضع موجود.

 هفت تن در محفل عروسى در ولايت بغلان  که گفته ميشود ناشى از اختلاف دو قوماندان مسلح غیر قانونى در مورد رقص يک پسر بوده، کشته شد.
مل پاسوال امین الله امرخیل، قوماندان امنیۀ  بغلان ميگويدکه این درگیری شب گذشته در محفل عروسى   در ولسوالی ده صلاح بين قوماندان جمعه خان مشهور به ايوب و قوماندان سليم صورت گرفت.
وى به آژانس خبرى پژواک گفت که درين رويداد قوماندان سليم با يک نفر مسلحش ، دو نفر مسلح قوماندان جمعه و سه شرکت کنندۀ عروسى به قتل رسيده است.
امرخيل اين سه مهمان را شامل يک زن، يک طفل و يک مرد خوانده، افزود که قرار شايعات مردم، درگيرى ناشى از بچه بازى بوده، اما تحقيقات پوليس نشان ميدهد که درگيرى ازخصومت های شخصی دو قوماندان نشئت نموده است.
اما سلطان محمد يکتن از مردم محل گفت که ساعت ١٠ شب گذشته افراد جمعه خان يک پسر را داخل محفل عروسى توام با موسيقى محلى نمودند که رقص نمايد، افراد قوماندان سليم مانع اينکار شد و منجر به درگيرى گرديد.
وى ميگويد که مردم سراسيمه به هر سو فرار کردند و درگيرى ٢٠ دقيقه ادامه يافت.
سلطان محمد مى افزايد که  قوماندان سليم با يکنفرش توسط قوماندان جمعه خان از پا در آمد و در مقابل افراد سليم دست به کار شده و دو نفر جمعه خان را کشتند.
اين شاهد عينى گفت که محفل مردانه در کنار محفل خانم ها جريان داشت که بر اثر فيرهاى طرفين سه تن به شمول يک زن و يک طفل نيز جان باخته است.
اين درحالى است که کميسيون مستقل حقوق بشر با ابراز نگرانى از افزايش عمل بچه بازى آنرا جُرم دانسته، ميگويد که بچه بازى درافغانستان، به يک رسم مبدل شده و افراد زورمند، از اين عمل برای نشان دادن ثروت و قدرت خود استفاده می کنند.
کميسيون، براى کاهش و ازبين بردن اين پديده ، سال گذشته تحقيقى را در سطح کشور آغاز کرده؛ ميگويدکه نميتواندبه تنهايى دراين مورد تحقيق نمايد؛ به همين دليل از نهادهاى دولتى مرتبط، جامعه مدنى، رسانه ها و افراد ديگرى که در قبال حقوق بشر احساس مسووليت ميکنند، خواسته که دراين راستا همکارى نمايند.
گفتنى است که در جريان هفتۀ جارى يک دختر و پسر که از منزل فرار کرده بودند، درولسوالى بنو توسط افراد مسلح غير قانونى تير باران شدند و کميسيون حقوق بشر خواستار دستگيرى و مجازات قتل اين دو جوان گرديد.
ولسوالى هاى ده صلاح و بنو مربوط اندراب هاى ولايت بغلان بوده و بيشترين افراد مسلح غير قانونى در همين ولسوالى ها فعاليت دارند.
مسوولان امنيتى و داياگ( انحلال گروپ هاى مسلح غير قانونى)، قبل از برگزارى دور اول انتخابات گفته بودند که حدود یکهزار میل سلاح غیر قانونی نزد افراد مسلح در  بغلان وجود دارد .
به گفتۀ آنها  بخاطر جمع آوری این سلاح ها برنامه هايی روى دست دارند که  تا فرا رسیدن  انتخابات عملی خواهد شد، اما بازهم مردم شاهد درگيرى بين افراد مسلح غير قانونى و اخلال امنيت هستند.
برگرفته ازوبلاگ رزاق مامون

بیستمین سوال هفته وار شبکه پیوند


بیستمین سوال هفته وارشبکه پیوند :
در منطقه شما چه مشکلاتی مانع اشتراک مردم در انتخابات می شود و چه مواردی باعث تشویق مردم شده و انها را در رفتن به پای صندوق های رای مشتاق می سازد؟
محمود 35 ساله وباشنده ولسوالی لعل و سروجنگل ولایت غور ، این گونه جواب می دهد.
درمناطق ما بخاطردوربودن مراکزرای دهی و صعب العبوربودن راهها، ممکن است که صدها نفرازریش سفیدان و سالخوردگان نتوانند که به پای صندوق های رای بروند، و به کاندید دلخواه شان رای بدهند. البته این مشکل تنها برای این بارنیست ، درانتخابات 16 حمل 1393 هم همین مشگل موجودبودو مشگل دیگرهم تمام شدن برگه های رای دهی بودکه تقریبا این مشگل درسطح ولایت موجود بود. و مواردی که باعث تشویق مردم برای دادن رای می شود این است که مردم هرسال سطح شعورسیاسی شان بالامی رود  و بیشتر ادای مسولیت می کنند . وهم چنین مردم ازجنگ و بدبختی به ستوه آمده اند و بارفتن به پای صندوق های رای، می خواهند که نماینده خودشان را انتخاب کنند ووطن خودرا ازاین بدبختی بیرون بیا ورند. وناگفته نماند که نفوذ سیاسی رهبران جهادی دربین قشرهای مردمی هم  دراین راه ، نقش بارزخود را دارد، که این هم دلایل دست به دست هم داده و مردم را برای رفتن به پای صندوق های رای ، تشویق می کنند.

قدردانی

امروزمهمانی داشتیم که 33 نفردرآن اشتراک کرده بودیم. این مردمان اهل خارجه مردمان خوبی اند ، بعد ازچند وقتی کارهای بیش ازحد زیاد و مصروفیت های زیادتر، با برپایی یک مهمانی ازهمه کارمندان به نحوی سپاسگزاری می کنند. تقریبا دروسط های نان خوردن بودیم که نفر اولمان به ایراد سخنرانی کوتاهی پرداختند ، که دراین سخنرانی ازخدمات و زحمات تک تک کارمندان ، کمال تشکر وقدردانی زیادی نمودند. راستش برپایی این طور مهمانی ها نه تنها بخاطرغذایش ، کمی ازتشویشات و خستگی های کاری آدم کم میکند و خوشحال می شوی که لااقل یکی هست که ازشما تشکری کند. کاش این افغان ها ی ما هم کمی ازاین طورکارهایاد میگرفتند.,ولی پیش خودمان بماند که دراین بهارپیش روی ، پوست مارا بخاطرکارزیاد، خواهند کندند. ولی کو راه چاره ..........

۱۳۹۳ خرداد ۶, سه‌شنبه

گرامیداشت ازتولدمزاری بزرگ دربامیان


دیروزپنجم جوزا بود، مصادف با روزتولد شهید عدالت استاد عبدالعلی مزاری ، که به همین مناسبت محفل گرامیداشت درچوک شهید مزاری درشهربامیان برگزارشد. به همین مناسبت متن ذیل را که ازوبلاگ رزاق مامون گرفته ام برای شما به نشر می سپارم.

مزاری، گذار از نظامِ خویشاوندی به دولت



 
 
 
استاد عبدالعلی مزاری؛ مردی که درنقطه ی انفجاری دگردیسی تاریخی درکشوری بدون عدالت، ایستاد؛ و تمام قد ایستاد... وهم چنان ایستاده است؛ کماکان ایستاده خواهد بود...
اشاره: هرقلبی که برای عدالت وزیبایی تپیده؛ نا میرنده است وندای وجدان تاریخ درهمه ی اعصار آینده است... مزاری الگوی بی آزاری و قدرت ناکرانه پیدای زیبایی احساسات بشری برای هم پذیری است... مزاری هنوز به نسل های پسین، پدری ناشناخته و فرود آمده از عرش رؤیا هاست. برداشت ودریافت های من که نیم قرن زنده گی کرده و ریشه های رنج، درمن ریشه ها دارند، این است که هیچ رهبری درافغانستان به حجم وژرفای استاد عبدالعلی مزاری، تشنه وفرد گذاره برای عدالت نبود؛ همه ی رهبران دردهه ی هفتاد به قدرت، سلطه ی مذهب بر مدنیت ومنافع ملی می اندیشیدند وسپس واژه ی «عدالت» را از روی تفنن برزبان جاری می کردند. من گواه هستم که فرد مهمی، با نگاه به بالای درِ ورودی وزارت اطلاعات وفرهنگ، عکس جنرال ضیاء الحق نظامیگر پاکستانی را که سرانجام کابل را به آتش داد؛ چنین می گفت: حضرت جنرال ضیاء الحق رحمت الله علیه!!
مزاری از پوسته ی مذهب و منیت بیرون آمده بود. این مرد، نخست عدالت برای همه؛ دوم، قدرت وحضور را برای همه؛ سوم؛ اقتدار وشرف جمعی و زیبایی جاودانه را برای همه می خواست....من گاه که درباب رهبران «تنظیم ها» می نویسم، ندای وجدان از چهار سو برمن نهیب می زند که عبدالعلی مزاری ازین جرگه مستثنا است... او رهبر یک «تنظیم» نبود... او رهبر یک جریان تاریخی وقافله دار یک آزمون تاریخ درد و آرمان ناکرانه پیدای پایان درد های بشری بود. اما از خصوصی سازی افراطی پدیده ای به نام مزاری، من هم، گاه نگران می شوم.
 

 

 
( مأمون)


--------------------
نوشته ی زیر به قلم اسد «بودا»
یک نگاهی گذرا به ادبیاتِ هزاره‌ها در مورد «روز عدالت» نشان می‌دهد، که برخوردِ هزاره‌ها با روز عدالت و مزاریْ بیش از حد معیوب، شاعرانه و در چارچوبِ «ارزش‌های خویشاوندی» است. تاکید بر «پدر/ بابه» به جای نام «مزاری» نوعی پس‌رفت و انحطاط در گفتار سیاسی است. هرچند «بابه» لقبی بود که مردمِ کابل به مزاری داد، ولی از منظرِ‌ تحلیلی این مفهوم بار معناییِ چندان عمیقی ندارد و نمی‌تواند رویکرد سیاسیِ مزاری را توصیف کند. مزاری گذار از «ساختارخویشاوندی» به «دولت» و نظمِ اخلاقیِ فراگیری است که در آن حق تمامیِ‌ ساکنانِ‌ کشور به رسمیت شناخته شود. عدالتْ در ساختارِ نابرابر خویشاوندی قابل تحقق نیست. مزاری میراثی جز «قدرتِ سیاسی» و ایده‌ی مشارکتْ در تعیین سرنوشت، میراثی بر جای نگذاشت. او همزمان نقدِ قدرت‌ِ تباری‌ـ‌خویشاوندی در کشور و همزمان نقد نظمِ سیاسی‌ـ اجتماعیِ مبتنی بر خویشاوندی در درون هزاره‌ها بود. مزاری، هرگز برای خانواده و خویشاوندانش کاری نکرد: دریغ از یک‌جوره کالا برای زینب! عینی‌ترین سندِ این ادعا مادر پیر و فقیرِ اوست، که حتا سرپناهی ندارد. بحرانِ رهبریِ کنونی هزاره‌ها نیز بر اساس همین نکته می‌توان توضیح داد. رهبرانِ کنونیِ‌ هزاره‌ها میراثِ سیاسی مزارری را خویشاوندی کرده‌اند. دنیایِ آن‌ها، «عالم» و «تقی» و «باقر»‌اند. برای آن‌ها دشوار است فراتر از نظمِ خویشاوندی بیاندیشند و عمل کنند. مزاری، با برهم‌زدنِ ارزشِ خویشاوندی در اوج جنگ و فقر یک حس اشتراکی پدید آورد و اقتصادِ جنگ خود را از طریقِ مردم تامین کرد. رهبرانِ کنونی، اما، در عهد انتخابات و در اوجِ امکانِ مردمی‌سازی قدرت و ثروت، دکان پیروفروشی باز کرده‌اند و با بهره‌گیری ابزارهای مدرنی چون تلویزیون و مطبوعات گرفته تا تکنیکِ سنتی و قدیمی حاجی‌بازاری‌ها، تلاش می‌کنند برای خانواده‌ی خود سرمایه و قدرتی دست و پا کنند. مزاری در وضعیتِ بی‌دولتی، به دولت و قانون می‌اندیشید، رهبرانِ کنونی در ساختار دولت برای تامین منافعِ خویشاوندی هر قانونی را زیر پا می‌گذارد. بی‌توجهی به مادر، فرزند و اعضایِ خانواده از لوازمِ زندگیِ برابری‌خواهانه، در کشوری است که قدرت، ثروت و حیثیت، بر اساس ساختارِ نابرابر و ظالمانه‌یِ خویشاوندی، تقسیم و توزیع می‌شود. خشمِ نهادهای دینی از مزاری را نیز بر همین مبنا می‌توان توضیح داد. نهادهایِ دینی در افغانستان، بنگاه‌های اقتصادیِ مبتنی بر خویشاوندی‌اند. ملاها و مولوی‌ها با بازکردنِ دکانِ دینی، به دنبال منافع اقتصادی و خانوادگی هستند. به‌همین خاطر بزرگ‌ترین مخالفانِ مزاری ملاها و نزدیک‌ترین دوستانِ او مردم فقیر بودند. نفس سخن‌گفتن از مزاری، بدون تامل در چرخشی که او در تاریخ کشور و مردمِ هزاره ایجاد کرد، گمراه‌کننده است. مهم‌ترین پیامِ مزاری، گذار از خانواده، به دولت و از نظام خویشاوندی به قدرتِ مردمی است. فرهنگیان و نویسندگانِ ما با تحلیلِ مزاری در چارچوبِ ادبیاتِ‌ خویشاوندی همان کاری را می‌کند که رهبرانِ کنونی می‌خواهند: خویشاوندی‌سازیِ میراثِ مزاری. به‌هرحال، همان‌گونه که رهبران در مورد دست‌آوردهای سیاسی مزاری مسئول‌اند، فرهنگیان در برابر میراثِ فرهنگیِ‌ او مسئول‌اند. تحلیلِ فرقه‌ای و خویشاوندیِ مزاری، نه با کردار سیاسی او، که خانواده‌اش یکی از فقیرترین خانواده‌های هزاره است، همخوانی دارد و نه با ایده و اندیشه‌یِ سیاسی او، که از تکثر و برابریِ همگانی سخن می‌گفت و در همین راه قربانی شد.
البته پدر مفهوم انتزاعی دارد. دولت به یک معنا به یک معنا تحول و توسعه‌ی پدر است. آتاترک، به معنای پدر ترکانْ بینان‌گذار یکی از مدرن‌ترین نظام‌های سیاسی در منطقه است. ولی به هرحال، ما به ادیباتِ نو نیاز داریم. ادبیاتِ سیاسی که ارزش‌های خویشاوندی معیار و مبنای فضیلت نباشند. گفتار خویشاوندی معیوب، منسوخ و کهنه است. نوکردنِ جهان، بدون نوکردنِ ادبیات ناممکن است و بر عکس.
برگرفته ازاین آدرس http://www.razaqmamoon.blogspot.com/2014/05/blog-post_337.html
 

 

۱۳۹۳ خرداد ۴, یکشنبه

به پایان رسیدن جشن دربامیان

دوروز جشن به مناسبت ارتقای ولایت بامیان ازدرجه سه به درجه دوم هم به پایان رسید. روزاول دربامیان باارایه موسیقی های محلی وبرنامه های متنوع دیگرو روزدوم بزکشی واجرای کنسرت و موسیقی درپارک ملی بندامیر واین هم چند عکسی که ازدوستان بدستم رسید.
استاد صفدرتوکلی



دهها خانم اشتراک کننده درجشن

بزکشی درنزدیکی پارک ملی (بندامیر)

رپ خوان جوان

 

۱۳۹۳ اردیبهشت ۳۱, چهارشنبه

نوزدهمین سوال شبکه پیوند

نوزدهمین سوال هفته وارشبکه پیوند:

دومین دور انتخابات به تاریخ 24 جوزا، کمتر از یک ماه دیگر، برگزار می شود. و از طرفی دیگر ولایت های شمالی افغانستان مانند بدخشان، جوزجان، سرپل و ولسوالی های بلخ شاهد باران های شدید و سیل هایی می باشد.
پس برای زیر سوال نرفتن شفافیت و درستی انتخابات:


به نظر شما دولت باید چه راهکارهایی را برای شرکت مردم صفحات شمال کشور در انتخابات دوم پیش رو بگیرند؟
این سوال رابامحمد نسیم محصل سال اول دانشگاه بامیان درمیان گذاشتم که وی این گونه پاسخ داد.
به نطرمن دولت باید درمناطقی که سیل و رانش کوه سبب خرابی و ازبین رفتن خانه های مردم شده است، دوباره فقط درهمان قریه ها رفته و برای آنانی که کارت های رای دهی شان مفقود شده و یا ازبین رفته است، کارت رای دهی دوباره برای شان بدهند تا آنها بتوانند دردور دوم انتخابات بتوانند شرکت کنند. تاباشد که قشرعظیمی از این مردم ازرای دادن محروم نمانند وازحق شهروندی خود ،بتوانند استفاده کنند.

تجاوز به زن و دختر بی ‌حجاب، حق مسلم ماست

تجاوز به زن و دختر بی ‌حجاب، حق مسلم ماست.

یکی دیگر از کمالات جمهوری اسلامی.


 
فردی که خبرگزاری حکومتی تسنیم از وی به عنوان فعال فرهنگی نام برده در مورد زنان بی حجاب می گوید: اگر مردی با عریانی‌های زنی بی حجاب تحریک شود دلیلی ندارد برای رفع میل جنسی خویش از وی اجازه بگیرد.
به گزارش « محبت نیوز»، این پاسدار تجاوزگر که "هادی شریفی" معرفی شده با اشاره به انتشار عکسهای زنان و دختران بی حجاب در فیس بوک گفته است: اگر زن از لحاظ خلقت و فطرت علاقمند به نمایش زیبایی‌های خود است و حق دارد هر آن‌گونه که بخواهد در جامعه ظاهر شود و زیبایی‌های خود را برای مردان آشکار کند، باید طبق منطق سست غربی متقابلن حق لذت بردن، مرد را هم در نظر بگیریم.
وی در ادامه این استدلال خود افزوده است، زیرا از لحاظ فطری و خلقت مرد به سوی زیبایی‌های زن میل پیدا می‌کند و علاقمند به ایجاد رابطه جنسی است. پس حق دارد از چیزی که از آن خوشش می‌آید بهره ببرد. بنابراین چیزی به نام تجاوز معنا پیدا نمی‌کند. چون زن که از مرد اجازه‌ای برای نمایش زیبایی‌های خود نگرفته و اگر مرد با عریانی‌های وی تحریک شود دلیلی ندارد برای رفع میل جنسی خویش از زن اجازه بگیرد».
 
مطلب برگرفته ازوبلاگ رزاق مامون
 

برپایی جشن بزرگ دربامیان


اطلاعیه جشنواره ارتقای ولایت بامیان ازدرجه سوم به درجه دوم:

مردم شریف ونجیب بامیان: ارتقای ولایت بامیان ازدرجه سوم به درجه دوم ، دست آوردی است بزرگ و تاریخی که پس از53 سال به عنوان یکی ازآرزوهای دیرینه مردم ما تحقق یافته است. جا دارد تاارتقای ولایت بامیان رابه تمام مردم عزتمند وسربلند بامیان و تمام دست اندرکاران آن ،صمیمانه تبریک و تهنیت بگوییم. بدین مناسبت وبه پاس ارج گذاری به تمام دست  اندرکاران این دست آورد،جشنواره ارتقای ولایت بامیان ، برگزارمی گردد. این جشنواره دو روزه شامل برنامه های :
1- موسیقی باهنرمندان ازکابل و بامیان
2- بزکشی
3- بازیهای محلی
4- نمایش های رزمی
5- نمایش سرکس
6- نمایشگاه صنایع دستی ومحلی بامیان
7- شعرخوانی
8- نمایشگاه نقاشی وخیاطی و برنامه های متنوع دیگر
حضورسبزوشکوهمند شمامردم سربلند بامیان،نشان دهنده فرهنگ عالی و انسانی شماست که صلح دوستی ،انکشاف وپیشرفت ولایت باستانی بامیان راحمایت و ازآن به گرمی استقبال کنید.
وعده ما: روزاول پنج شنبه اول جوزا 1393 پارک ولایت واقع درشهرجدید دشت عیسا خان ازساعت 8 صبح الی 6 بعدازظهر
روزدوم: جمعه 2 جوزا ساعت 8 درحوض شاه وساعت 1 بعد ازظهرپارک ملی بندامیر .
موسسه علمی فرهنگی ققنوس، نمایشگاه عکس فستیوال گپ جوان را، همزمان باجشن ارتقاء ولایت بامیان، بانمایش آثارعکاسان جوان برگزارمیکند. ورود برای عموم آزاد است .
امروزپنج شنبه اول جوزا، مکان پارک ولایت ، شهربامیان

۱۳۹۳ اردیبهشت ۳۰, سه‌شنبه

غلام سخی لالا

سالها موتروان میلی بس درلین ها ی سید آباد، علی چوپان، کارته نورخدا و ویولمرب درشهر مزار بود. او جوانی قدبلند با موهای بلندوزیبایی بود.همیشه پشت کفش های سلی پرش قات شده بود. سنش درحدود سی ساله به نظرمی رسید وهمیشه کالای افغانی برتن داشت ،بایخن قاسمی که این قشرازمردم خیلی دوست داشتتند که یخن کالای شان مدل قاسمی باشد. دستمال سفیدی بالای شانه اش قرار گرفته بود که هنگام دریوری یک گوشه ای ازهمین دستمال را توسط دندانهایش محکم می گرفت وبه اصطلا ح کاکه روزگاربود. همه اورا لالا صدامی کردند. تقریبا با همه  بدماش های (لاتها )محلات ،دوست و رفیق بود. یک روز می دیدی که یکی ازآن لات را منحیث کلینر یا شاگرد مشغول وظیفه میکرد و روزی دیگر یکی دیگرازآنان که آنها کوشش میکردند بیشتر اوقات بیکاری شان را سپری کنند. هرجایی که می شنیدم جنگ ونزاعی درگرفته ، حتما یا اوبود ویا هم ازدارو دسته اش بودند که دست به ماجراجویی می زدند. وقتی که درلیست کاندیدان شوراهای ولایتی بلخ می دیدم ، عکس و نام اورا درلیست دیدم ،امروز هم که لیست کاندیدان موفق را دیدم، نام غلام سخی لالا رابه اسم غلام سخی لاله دیدم. او با بدست آوردن 7622 رای موفق به راهیابی به شورای ولایتی بلخ گردیده است که این موفقیت وی را برای شان تبریگ گفته و ازخداوند بزرگ موفقیت های بیشترشان را خواهانم. واین همه به خاطردمکراسی تازه شکل گرفته ای است که دروطنمان ایجادشده  است که موتروان میلی بس هم می تواند درچوکی های شوراهای ولایت یک ولایت بزرگ مثل ولایت بلخ ،راه یابد. زنده باد دمکراسی

۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۹, دوشنبه

بدرود لباس های زمستانی

امروز بالاخره بعدازماه ها سردی زمستان ، تصمیم گرفتم که لباس ها ی زمستانی ام را گوشه ای بگذارم (پتلون بخمل، جمپر چرمی، کفش های پوتین ) و تا زمستان بعد با آنها الوداع  گفتم.وبه اصطلاح لباس های کمی بهاری ترپوشیدم. یعنی کمی مطمن شدم که شاید بهاری هم بیاید دربامیان،اگرچه هنوزهم آدم احساس سردی میکند مخصوصا دردفتر که به غیرازسایه روی هیچ آقتابی را نمی بینی . واین من هستم که بعدازیکی دوساعتی، پیاله چایی دردست میگیرم و به صحن حیاط دفترمی روم و درحالیکه به موترهای  دفترتکیه میدهم ، جرعه جرعه چای می نوشم و مخلوطش میکنم با چاکلیت آیدینی که دردهانم است به پایین می فرستم. بدنم هم آفتاب خوبی را برای چند ساعت ذخیره میکند  وبدین گونه است که باز هم برای چند ساعت دیگردرسایه نشستن ،هم توانایی موجودمی شود.خدا را شکرمی کنم که لااقل این قدربامیان را سردآفریده است بازحداقل آفتاب گرم را ازما نگرفته است. بترس ازروزی که این یکی نباشد.

دختران دوچرخه سواربامیانی

دوچرخه سواری و آروزهای بلند دختران بامیانی
برای معلومات بیشتر لینک مقابل را بازکنید http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2014/05/140518_k02-bamian-girls-cycling.shtml

۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۵, پنجشنبه

خودکشی دوعاشق درولایت دایکندی

خودکشی دوعاشق درولایت دایکندی برای ادامه مطلب لینگ ذیل را کلیک کنید
https://www.blogger.com/blogger.g?blogID=2459851806065712708#editor/target=post;postID=3130785828959030099

۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۳, سه‌شنبه

نمایشگا ه عکس دربامیان

موسسه علمی فرهنگی ققنوس نمایشگاه عکس سومین دور فستیوال گپ جوان را با نمایش آثار کارآموزان دوره های آموزشی عکاسی برگزارمی کند. این نمایشگاه ازتاریخ 22 الی 29 ثور همه روزه ازساعت 8 صبح الی 4 بعد ازظهربه روی عموم بازاست. مکان : بازار بامیان، روبروی کوچه تایتانیک دفترمجتمع مدنی (مجما) دربامیان.

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۷, چهارشنبه

هفدهمین سوال هفته واربرنامه خبرنگارشهروندی شبکه پیوندگاه


هفدهمین سوال هفته واربرنامه خبرنگارشهروندی پیوندگاه:

به نظر شما کمیسیون  شکایات انتخاباتی، چه اندازه در رسیدگی به شکایات انتخاباتی موفق بوده است؟

باتشکر، به نظرمن ازآنجایی که کمیسیون مستقل انتخابات یک کمیسیون یا یک نهادمستقل است ولی بدون غرایض سیاسی هم نیست،پس می توانیم بگوییم که تمام کارهای این کمیسیون نظربه سیاست روزپیش خواهد رفت ویا یک رقم ربط به سیاست می گیرد،این یک جریان سیاست روزاست ، چه مردم افغانستان بخواهند وجه نخواهند کمیسیون مستقل انتخابات ازاین بهترنمی تواندپاسخ گوی مردم افغانستان باشد.. این که کمیسیون شکایات انتخاباتی چه اندازه دررسیدگی به شکایات انتخاباتی موفق بوده است یا نه ؟ فکرمی کنم تمام کارهای کمیسیون شکایات انتخاباتی نه آنقدر موفق آمیزوشفاف بوده و نه آنقدری که هم یک چیزبه اصطلا ح سمبولیگ باشد. یعنی که بطورمصلحتی وگاهی هم به شکل قانونی به قضایا رسیدگی صورت گرفته باشد. درآخر می خواهم بگویم که وقتی که درخود پروسه انتخابات، یک سری کارهای سازماندهی شده صورت گرفته باشد که نتیجه انتخابات را زیرسوال ببرد، ازیک کمیسیون شکایات انتخاباتی که کمیسیونی است که زیردست این کمیسیون کارمیکند، نمی توان توقع آنچنانی راداشت.

تبدیل ویندوز

ویندوزکامپیوترم که ایکس پی بود رابه ویندوز سوون تبدیل کردند. این کارکه تقریبا یک روزتمام را دربرگرفت، ازصبح روزسه شنبه شروع و تا پایان روزسه شنبه باموفقیت پایان یافت.ولی تنها چیزی که کمی باعث ناراحتی ام شد، این بود که لیست خیلی ازوبلاگ ها و سایت هایی را که درلیست موردعلاقه ام ، ادد کرده بودم ، پاک شده اند. امروزبعدازتلاش خیلی زیاد بالاخره موفق شدم که زبان کامپیوترم را فارسی کنم که دراین جا بنویسم. دختر 13 ساله ای درولایت بغلان توسط پسرخاله ا ش که ملای یک مسجد وهم چنین استاد دریکی ازدانشگاه های خصوصی درکابل است،موردتجاوزقرار می گیرد، و گوش وبینی اش توسط خانواده دختربا کارد بریده می شود. برای جزییات بیشتر ، لینگ ذیل را بازکنید.http://www.razaqmamoon.blogspot.com/2014/04/blog-post_599.html

چوپان بچه

افغانستان و یک هفته اخیر
مصطفي يوسفي
----------------
1-تجاوز دو ملا امام مسجد بر دو دختر زیر سن قانونی
2-سیلاب در ولایات شمالی (جوزجان , فاریاب , سرپل )...
3-سیلاب در کابل
4-لعزش زمین در بدخشان
5- اقدام به تجاوز جنسی نماینده وزارت صحت عامه در ایتالیا که منجر به برکناری وی شد واین در حالی است که جلسه که قرار بود نماینده دولت در ان اشتراک کند بسیار ارزنده مهم بود که برنامه های 4 سال اینده افغانستان در انجا معرفی شود.
افغانستان غرق در مصیبت ها و قهر طبیعت اما مقامات بلند پایه دولتی غرق در زدو بند های انتخاباتی .
اما غمبار تر از همه حادثه لغزش زمین در بدخشان
ساعت 6 صبح بود چوپان بچه از خانه بیرون رفت تا گوسفندانش که همه دارایی مادی وی بود را به چراگاه ها ببرد و با گوسفندانش مستی کند و از طبیعت زیبای بدخشان لذت ببرد اما او چی میدانست که برمیگردد و نقشه منطقه خود را متفاوت میبیند که شاید هم فکر میکند راه را اشتباه گرفته و به جای دیگری امده در حالی این که همان مکان ابایی خودش است که توسط قهرطبیعت دگرگون شده . چوپان بچه راه را در پیش گرفت و با خود گفت که این جای که من امده ام نااشنا است و بدنبال کاشانه خود سرگردان قدم میزد و مشکوک بود که چطور میتواند راه را اشتباه گرفته باشه و حتی گوسفندان وی هم خود را در این منطقه راحت حس نمیکردند .
اما ناگهان متوجه تغییرات وارده بر منطقه شد که وی را وادار به تفکر کرد. به اطراف منطقه خیره شد و تپه ها را دید و دید و دید متوجه شد که چهار اطرافش مثل قبل نیست و همه چیز بر هم خورده و نا اکاه از این که در جای که ایستاده است هم تبدیل به قبر دسته جمعی فامیلش و اطرافیانش شده .
اهسته اهسته امد امد مردم به منطقه شروع شد که خیلی ها هم برای این پسر جالب و در ضمن حیران کننده بود اصلا نمیدانست که خوشحال باشد یا غمگین چون ریزش مردم ولسوالی کناری ارگو به این ولسوالی بی سابقه بود و این چوپان پسر به عجله خود را به کمک کنندگان رسانید و دلیل امدن انها را به ولسوالی شان جویا شد . اصلا کسی حرف برای گفتن به این پسر نداشت , زبان همه مردم بند افتاده بود و همه موضوعات را با چشمان پر از اشک بیان میکردند اصلا نمیدانستند چه کاری کنند دست و پاچه بود همه مردم و تنها کاری که از دست خالی شان بر می امد همان گریه و ناله و فغان بود که میزدند .
چوپان بچه موضوع را تا حدی درک کرد و شروع به کندن زمین با دستان خود کرد تا .................................................
اما کاری بود نا ممکن .
مردم منطقه باوجودیکه کاری از دست شان بر نمی امد باز هم تلاش داشتند تا حد اقل کسانیکه در چار اطراف خانه های شان از این قهر طبیعت در امان مانده را از منطقه بیروم بکشند که ناگهان حادثه تکرار شد و برای باز دوم زمین لغزید و اثر از چوپان بچه هم باقی نماند ...


taken from facebook

مصروفیت های بیش ازحد

درتقریبا سه هفته پیش تا حال، به علت مصروفیت های بیش ازحدم نتوانستم چیزهای زیادی دراین جا بنویسم. ازاین بابت راضی نیستم، می خواستم چیزهایی بنویسم ولی حالا که چشمم به ساعت کامپیوترم افتاد، وقت رفتن به دانشگاه شد. درفرصت های آینده کوشش خواهم کرد زیادتربنویسم.

موضوع برنامه: تشناب های شهر

همین الان ازطریق رادیوی پیوند،مهمانی وجود دارد که دارد به سوالات مجری رادیو،جواب می دهد، موضوع برنامه ،اوضاع تشناب ها، دربازاربامیان است، خوشم آمد ، به نظرمن ازشنیدن آهنگ های مزخرف وتکراری ، حتی برسرتشناب وبهداشت شهر،بحث کردن، بهتراست.