۱۳۹۲ مرداد ۶, یکشنبه

بازار

امروز بخاطرکاری بازاررفته بودم و داشتم ازپیاده رو می رفتم. ازبین چندنفرظاهرا کارگر ردمی شدم که یکی ازآنها به دیگری میگوید دیدی که  موقع سوارکردن اشاره کرد؟ وبا دستش به سوی موترموسسه ای که درگوشه سرک ایستاده بود و خانمی داشت سوارموترمیشد اشاره میکرد. و گفت حالا می روند و نوش جانشان  وبدبنالشان یک چند گپ زشت هم زدند که گفتن آنها دراین جا خوب نیست. با خودفکرکردم به راستی چرا این مردم این گونه فکرمیکنند. وسرچشمه این گونه کج حرفی ها ازکجا ست؟ اوازکجا میداند که آن خانم آنطورکه او می گوید هست ؟ واو چه میداند که آن خانم با چه مشکلاتی دست وپنجه نرم میکند و ازمجبوری دریک دفتریا سازمان کارمیکند؟ اوچه میداند که چندنفرگرسنه درخانه چشم به راه معاش ناچیزی که این خانم سر ماه به دست می آوردوباآن روزگاررا به زورطی میکند می باشد.  . وگرنه کدام خواهریا مادری نمی خواهد درکنارفرزندش یا فرزندانش به خوبی وخوشی درخانه باشد تا که دراین دنیای پرهیاهو مجبورباشد پا به پای مردان کارکند. دلم میخواست ازیقه آن مردمی گرفتم و مشت محکمی به دهان او میزدم و بعد بااو به صحبت می نشستم و اورا قناعت میدادم البته اگرقناعت میکرد.یک نفرنیست که به این آقا بگوید که اولا شما چکاره مملکت هستین ودومآ بیاو ثابت کنید این ادعایتان را . و درثانی شما که خودرا این گونه پا ک می گیرید، دراین ماه مبارک رمضان اگرشما روزه دارید پس چرا این گونه بالای ناموس مردم تهمت ها ی بیجا میزنید ومگر تهمت زدن،روزه راباطل نمیکند ؟مگرندیدیدکه  این گونه فکرکردنهامملکت را  به بادتباهی کشاند و آنان که دم ازغیرت می زنند وآنان که همیشه نگران برهنه بودن سرزنان هستند آیا برای یک لحظه هم به فکرآن کودکی که پایش برهنه است ،ویا شکمش گرسنه است ،بوده اند؟ وآیا به فکربه محاکمه کشاندن آن هشت نفری که شبانه بریک خانم شوهرداردرتخارتجاوزکردند هستند؟ دیگربیش ازاین نمی توانم بنویسم ببخشید.....

۱ نظر:

  1. تابوده همین بوده آقای مهرآئین!امیدوارم روزی رسد که ملت ما بیدار شوند و چشم ها و نگاه هایشان شسته رفته و پاکیزه و پاک بین شود!

    پاسخحذف